English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4912 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
eyelesi U دستگاه کنترل خودکار هواپیما
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft handover U تبادل کنترل هواپیما
aircraft control unit U قسمت کنترل هواپیما
aircraft modification and control U کنترل و هدایت هواپیما
aircraft control unit U کابین کنترل هواپیما
attitude control U کنترل وضعیت هواپیما
aircraft handover U تعویض کنترل هواپیما
axis of control U محور کنترل هواپیما
advisory control کنترل آزاد هواپیما
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
advisory control U کنترل مشورتی هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
control line U ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
land arm mode U سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
localizer mode U روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
pitch control U کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
control column U فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle U زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
simulator U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators U برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
time of flight U زمان پرواز هواپیما
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
launch time U زمان پرواز هوایی هواپیما
What time does the plane take off? U چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
flyover U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
flyovers U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
approaches U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
flight manifest U بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
approached U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
service ceiling U سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
air start U استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
flight control U کنترل پرواز
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
fly control U قسمت کنترل پرواز
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
aircraft arresting U دستگاه مهار هواپیما
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
aircraft arresting U دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
traffic control U کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
control vane U تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
quadrantal error U اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
teleran U دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
coupled mode U روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
mach trim compensator U دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control gear U دستگاه کنترل
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
throttle U دستگاه کنترل سوخت
radio control U دستگاه کنترل بی سیم
cdev U دستگاه تابلوی کنترل
throttles U دستگاه کنترل سوخت
frequency monitor U دستگاه کنترل فرکانس
throttling U دستگاه کنترل سوخت
throttled U دستگاه کنترل سوخت
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
fire control U دستگاه کنترل اتش توپخانه
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
flight engineer U مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
pucks U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
one aircraft was shot down U یک هواپیما
planed U هواپیما
Recent search history Forum search
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1may fader good
2interfereometry
1The system has been solved by a coupled Poisson– Neumann algorithm. The resolution method consists of the linearization of the transport equations by the finite difference method. The actual version u
1معنی lead lag compensator
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1i was rebelling now
1Rotating machinery absorbing real power in any of a number of operating quadrant combinations
2Rowdy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com